سفارش تبلیغ
صبا ویژن























K[هفته ی سی و پنجم دوستی من و خدا.....

خانه اش کجاست؟کجاها زیاد افتابی می شود؟از چی خوشش می اید و از چی بیزار است؟ قیافه اش چه شکلیست؟

هفته هاست که به شیطان فکر می کنم.این شیطان انگار دست بردار نیست.مدام توی ذهنم قدم می زند.می خواهم پیش خودم قیافه اش را ترسیم کنم تا اگر جایی دیدمش تحویلش نگیرم.

فکر کنم قیافه ی هر کسی شکل کارهاییست که انجام می دهد.و صفت هایی که دارد.برای همین تمام این هفته سعی کردم ایه هایی را که درباره ی شیطان است پیدا کنم.فکر کردم اگر با اخلاقش اشنا بشوم بهتر می توانم بین این همه شلوغی اورابشناسم.

اول از همه فهمیدم که او کارهای زشت ادم را به نظرش قشنگ می کند و این خیلی بد است.چون ادم گیج می شود.و نمی تواند خوب و بد را از هم تشخیص بدهد.دیگر اینکه شیطان دروغگوست و قول هایی که می دهد بعدا زیرش می زند.

این ایه ی بیست و دوم سوره ی ابراهیم خیلی جالب است:

(چون کار به پایان امد شیطان می گوید:خدا به شما وعده داد و وعده ی او درست بود.من هم به شما وعده دادم.ولی در وعده ی خود خلاف کردم و برایتان هیچ دلیل و برهانی نیاورم.جز انکه دعوتتان کردم.شما نیز دعوت مرا اجابت کردید پس مرا ملامت نکنید خود را ملامت کنید)

دیگر اینکه شیطان وسط راه ادم را تنها می گذارد و کاری می کند که ادم درباره ی چیزهایی که بلد نیست حرف بزند.شیطان ادم را از انجام دادن کارهای خوب می ترساند.همیشه ادم را وسوسه می کند و توی دل او ارزوهای دور و دراز می کند.دیگر اینکه او برادر ادم های اسرافکار است.

فرشته ها گفتند انسان را خلق نکن.انسان روی زمین خونریزی و ظلم می کند.اما خدایا تو گفتی :من چیزی می دانم که شما نمی دانید.

حالا شیطان همه ی تلاشش را می کند تا ادم را از راه به در کند تا ادم دنیا را پر از بدی کند.او می خواهد ثابت کند افریدن ادم کار درستی نبود.

خدایا کمکم کن تا شیطان هیچ وقت به ارزویش نرسد.

دوست عزیز

 

چند بار تا حالا نامه ای از شیطان به دستت رسیده؟دست خط و امضای اورا از کجا تشخیص می دهی؟

چند بار تا حالا به حرف های در گوشی شیطان عمل کرده ای؟(یک تقلب کوچک .قایم کردن جامدادی بغل دستیت.یا یک دروغ کوچولوی مسخره.)

شاید بتوانی قصه ی حرف های در گوشی شیطان را برای خدا تعریف کنی.

 

 

منبع کتاب نامه های خط خطی اثر عرفان نظر اهاری


نوشته شده در سه شنبه 88/10/8ساعت 4:6 عصر توسط نظرات ( ) |

مطلبی از 
دوستداران انسانیت در مشهد مقدس

روز دهم محرم 1431 واقعه عاشورا تکرار شد .
- در ظهر آن روز نمازگزاران سنگباران شدند.
- در حالی که یوسف فاطمه عزادار بود عده ای
رقصیدند ، سوت زند و شادی کردند.
- عده ای به مقدسات دینی با نهایت بی شرمی
و بی حیایی توهین کردند .
- قرآن سوزاندند.
- به حسینیان شورش برده و حمله کردند .
- در غیبت عزاداران خانه های انان را به اتش کشیدند.
- عده ای فقط خندند .
- عده ای فقط تماشا کردند . 
ادامه مطلب را در اینجا بخوانید.


نوشته شده در دوشنبه 88/10/7ساعت 11:16 عصر توسط بامعرفت نظرات ( ) |

Design By : Pars Skin